یا علی

زلیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
یقین پروردگار آفرینش
به موجودات عالم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را شست و شو داد
گل از این لطف شبنم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و نم نم یا علی گفت
تمام شاخه های بید مجنون
برخاک افتاد و خم شد یا علی گفت
خروش رعد و فریاد فلک هم
زبی تابی مسلم یا علی گفت
حدیث جام جم یا قطعه ای بود
و یا شاهنشه جم یا علی گفت
وفاداری اصول عاشقان است
که جان را داده میثم یا علی گفت
به قربانگاه اسماعیل ،هاجر
قسم داد به زمزم یا علی گفت
خلیل از بت شکن می هراسید
بت عزای اعظم یا علی گفت
صبا در باد خود بر باد داده
سلیمان بس که محکم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند
چو بر می خواست آدم یا علی گفت
مسیحا هم دم از اعجاز می زد
زبس بیچاره مریم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آن جا علی هم یا علی گفت
براق از از رفتن عاجز شد شنیدم
محمد در همان دم یا علی گفت
یه الله ز آستین حق در آمد
برای خیر مقدم یا علی گفت
چنان از دل علی گفتی قریشی
که تا اعماق جانم یا علی گفت
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد