وقتی با منی !!!

 

دلم می خواد با تو باشم

لحظه به لحظه عمرمو

با تو فراموش بکنم

قصه های گذشتمو

وقتی با منی چرا

دنیا برام زیبا می شه

انگار تولدی دوباره

تو زندگیم پیدا می شه

هر جا که من پا می ذارم

یاد تو خاطرم میاد

از توی ذهنم نمی ری

عاشقتم خیلی زیاد

ای کاش بدونی که برام

خورشید فردای منی

نباشی دنیا رو نمی خوام

تو نور چشمای منی

با تو همه دنیا مال منه

خوشی هر جا پر می زنه

تو وجودت غم شکنه

بی تو نمی تونم پا بگیرم

چه کنم آتیش می گیرم

تو نباشی من می میرم

 

گوشه ای از راز نگات

به وسعت زندگیه

قلب تو لبریز شده از

معرفت و سادگیه

وقتی که دور می شی ازم

غم دلمو خون می کنه

نبودنت حتی یه لحظه

قلبمو ویرون می کنه

دست توی دست من بذار

بیا بریم یه جای دیگه

یه جا که حتی توی خواب

هیچ کسی اونو ندیده

با من بمون تا همیشه

عشقو برام هدیه بیار

بذار منم به پات بمیرم

پا روی زندگیم بذار

 

با تو همه دنیا ماله منه

خوشی هر جا پر می زنه

تو وجودت غم شکنه

بی تو نمی تونم پا بگیرم

چه کنم آتیش می گیرم

تو نباشی من می میرم

...

من می میرم

 

دنی-وقتی با منی

تنهایی !!!

 

دارم کم کم به این نتیجه می رسم که واقعا ایراد از منه که نمی تونم کسی رو برا خودم نگه دارم... می ترسم دیگه روی کسی اسم دوست بذارم هر کسی رو دوست خودم دونستم بعد یه مدتی لگدم کرد و رفت...

یه ثمین و یه فرناز موندن که اونها هم با منند ولی اندازه ی یه دنیا باهام فاصله دارند و این مدت از بسکی اذیتشون کردم مطمئنا یه روزی تحملشون تموم میشه و تنهام میذارند... مثل بقیه ... مثل همون هایی که الان بودنشون برام بهترین مرهم واسه تنهاییم بود ولی حالا ...

از امروز تصمیم گرفتم فقط خودم باشم و خودم... تصمیم گرفتم هیچ کس رو به خلوت تنهاییم راه ندم که هر لحظه ترس از دست دادنش عذابم بده!!!

 

آزاده

۱۶/۲/۸۶