یا رب به خدائی خدائیت
و آن گه به جمال کبریائیت
از چشمه ی عشق گشته ام دور
این پرده مکن ز چشم من دور
گویند که خود ز عشق واکن
لیلی طلبی ز دل رها کن
گویند ز عشق کن جدایی
این نیست طریق آشنایی
من قوت از عشق می پذیرم
گر میرد عشق،من بمیرم
گرچه ز شراب عشق مستم
عاشق تر از این کنم که هستم
یا رب تو مرا به روی لیلی
هر لحظه بده زیاده میلی
بی باده ی او مباد جامم
بی سکه ی او مباد نامم
(نظامی)
چندین شکستِ کارِ منِ دلشکسته چیست؟
ای هرزهگرد مگر نیست کار دگرت؟