باز آی و به کلبه دلت مرا مهمان کن
آغوش گشای و در برت مرا پنهان کن
باز آی و دگر باره مرا به خانه ی عشقت بر
دستان پر از مهر مرا بگیر و بوسه باران کن
باز آی و به گوش من تو نغمه ی عشق بخوان
در دام سیاه زلف خود مرا زندان کن
باز آی و به جان من، تو صبح امیدی باش
در آتش عشق روی خود مرا سوزان کن
باز آی و دگر باره مرا دوست بدار
با گرمی دست خود مرا درمان کن
<<مانا ابراهیمی>>