-
افسوس
شنبه 15 مردادماه سال 1384 15:48
باران می بارد، باران باران فراوان دریا در جوش جنگل خاموش نیست کسی پیدا در راه بیابان با من اندوه با گل اندوه با همه اندوهی همچون مه پیچان می خواهم حرفی گفتن می خواهم راهی جستن اندر غم یاران افسوس که نقشم را بر پنجره می شوید باران صحرا مدهوش دریا لبریز جنگل گریان
-
قصه ی من و تو
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 18:40
قصه ی من و تو نه با اندوه باید ماند نه غم را باید از خود راند بیا تا ما شریک شادی و اندوه هم باشیم... چقدر این زندگی زیباست که من بعد از چه طولانی زمانی ، یافتم عشق و تو را با هم. تو را من دوست می دارم اگر چه خوب می دانی و گرچه در غزلهایم به تأکید فراوان گفته ام این را تو را من دوست می دارم و با تو زندگی زیباست و بی...
-
متن
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 18:11
می خواهم از آرزوهایم برایت بگویم پس خوب گوش کُن...۱- میخواهم گُلی باشم که تو هر صبح آن را بو میکنی... نه میترسم تو آن را پر پر کنی، نمیخواهم پرپر شده تو باشم... ۲- میخواهم نگین انگشتری باشم که در دست تو میدرخشد...اما نه میترسم تو آن را گُم کنی نمیخواهم گُم شده ی تو باشم... پس به آخرین آرزوی من گوش کن...کاش وقتی من...
-
دلتنگی
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 18:10
از تو جدا شده است ... دلم نه .... از این همه آبی ... از اینهمه آسمان که تا زمین چیده شده است .... از این همه آوای موج که عاشقانه بر شانه هایم می گذرند ... از اینهمه پرنده که مرا به یاد بهشت می اندازد .... عبور می کنم و به سوی آنهمه خاکستری می آیم ...قسم می خورم که با چشمهای تو دیدم ...با نفس تو نفس کشیدم ...با دل تو...
-
شعر
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 18:09
بی تو ترانه ها رنگی نداره گلهای شب بو هم بو نمی آره بی تو شادی و غم . تنهائی هم فرقی نداره گل شمعدانی هم به سهم خود برگی نداره بی تو قناریها آزادیشون معنی نداره توی قفس باشند یا که رها فذقی نداره بی تو دلی برای من نمونده آسمون تو تنهائیش ستاره ای هم نمی ذاره ***** باز آمد غم تنهائی دل با تو چرا باز افتد به سرت جاده...
-
ضرب المثل
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 18:05
I saw a saw never saw.= من اره ای دیدم که هرگز نمی برید can you can a can with a can?= آیا میتوانید در این کنسرو را با یک درباز کن باز کنید؟ It's reach for my blood.= این خون من را به جوش می آورد . can you spring in the spring over a spring like a spring ؟=آیا میتوانید از روی چشمه در بهار بپرید مانند یک فنر؟ Absence...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 6 مردادماه سال 1384 16:23
افسوس گاهی که می اندیشم تمامی تصاویر خاطره ها به یادم می آید و بغض گلویم را می فشارد و اشک در شبستان چشمانم حلقه می زند برای اینکه اشکانم بر روی گونه هایم نریزد تصویر آینه ام اندوه مرا نشنود آویز های سیاهم را بر روی صورتم می افکنم . دوباره احساس میکنم آتشفشان قلبم که تا دقایقی پیش همچو یخی سرد بود دوباره فعال شده برای...